Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . حکم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la sentencia
/sɛntˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: sentencias]
1
حکم
1.La sentencia dictada por el juez implicaba pena de cárcel para el acusado.
1. حکمی که قاضی خواند، بهمعنای زندان برای متهم بود.
کلمات نزدیک
secuestro
secuestrar
robo
juzgar
juzgado
condenado
sospechar
testificar
vigilar
violencia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان