[فعل]

vigilar

/bˌixilˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: vigilé] [حال: vigilo] [گذشته: vigilé] [گذشته کامل: vigilado]

1 محافظت کردن نگهبانی کردن

  • 1.Hay soldados vigilando la entrada de la base naval.
    1. چندین سرباز از ورودی پایگاه نیروی دریایی نگهبانی می‌کنند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان