خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روشنایی
[اسم]
la luminosidad
/lˌuminˌosiðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
روشنایی
درخشندگی
1.Puedes ajustarle la luminosidad a la pantalla para que no se te irriten los ojos.
1. میتوانی روشنایی صفحه نمایش را تنظیم کنی تا چشمانت اذیت نشود.
کلمات نزدیک
mancha
indispensable
estimular
poro
toxina
crema hidratante
producto de belleza
hidratación
tensión
balneario
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان