خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدخلقی
[اسم]
el mal humor
/mˈal umˈɔɾ/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
بدخلقی
کجخلقی
1.Me divorcié de Miguel porque yo ya no soportaba su mala educación y su constante mal humor.
1. من از "میگل" طلاق گرفتم، زیرا دیگر نمیتوانستم بیادبی و بدخلقی دائمیاش را تحمل کنم.
کلمات نزدیک
empresa
vaciar
perchero
papelera
grapar
buen humor
sociable
egoísta
equilibrado
humano
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان