خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابلمه
[اسم]
la olla
/ˈɔʎa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ollas]
1
قابلمه
دیگ
1.Toma la olla más grande y llénala de agua.
1. بزرگترین قابلمه را بردار و آن را پر از آب کن.
کلمات نزدیک
sartén
bombilla
palillo
cubo de basura
vaso
cucharón
taza
tetera
rallador
cubiertos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان