1 . یازده 2 . یازده 3 . یازدهم (در تاریخ) 4 . ترکیب اصلی (ورزش)
[عدد]

once

/ˈɔnθe/

1 یازده عدد 11

  • 1.El once es el número favorito de mi hermana.
    1. عدد موردعلاقه خواهر من (عدد) یازده است.
[تخصیص گر]

once

/ˈɔnθe/

2 یازده

  • 1.Había once lápices en la caja y ahora me falta uno.
    1. یازده مداد در جعبه بود و حالا یکی از آنها گم شده‌است.
[اسم]

el once

/ˈɔnθe/
قابل شمارش مذکر

3 یازدهم (در تاریخ)

  • 1.Su cumpleaños es el once de junio.
    1. تولد او یازدهم ژوئن است.

4 ترکیب اصلی (ورزش)

  • 1.El entrenador no anunció cambios en el once titular para esta temporada.
    1. مربی تغییری در ترکیب اصلی برای این فصل اعلام نکرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان