خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صبر
[اسم]
la paciencia
/paθjˈɛnθja/
غیرقابل شمارش
مونث
1
صبر
شکیبایی
1.Hay que tener mucha paciencia para ser maestro.
1. برای معلمشدن باید صبر زیادی داشت.
کلمات نزدیک
placer
escondite
comba
canica
casilla
entretenido
campeonato
liga
lesionar
juegos olímpicos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان