خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اندکی
[قید]
parcialmente
/pˌaɾθjalmˈɛnte/
غیرقابل مقایسه
1
اندکی
تا حدودی
1.Después de la explosión, quedé parcialmente sordo.
1. پس از انفجار من اندکی ناشنوا شدم.
کلمات نزدیک
paisaje
ocasional
menospreciar
lista
impresionante
próximo
riesgo
suerte
a la vez
abonado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان