خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتصاب
[اسم]
el paro
/pˈaɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: paros]
1
اعتصاب
1.Los trabajadores de la refinería hicieron un paro.
1. کارگران پالایشگاه اعتصاب کردند.
کلمات نزدیک
oferta de trabajo
obrero
experiencia
entrevista
currículum
pizzero
puesto de trabajo
sueldo
flexible
ventaja
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان