خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عوارض
2 . عوارضی
[اسم]
el peaje
/peˈaxe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: peajes]
1
عوارض
1.¿Tienes tres dólares? Es para el peaje.
1. آیا سه دلار داری؟ برای عوارض است.
2
عوارضی
باجه اخذ عوارض
1.La chica que trabaja en el peaje me dijo que habían retenciones más adelante en la carretera.
1. دختری که در عوارضی کار میکرد، به من گفت که جلوتر در جاده راهبندان شده بود.
کلمات نزدیک
intersección
atasco
estacionamiento
obra
semáforo
paso elevado
paso inferior
calle de dirección única
paso de peatones
límite de velocidad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان