خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماندن
[فعل]
permanecer
/pˌɛɾmaneθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: permanecí]
[حال: permanezco]
[گذشته: permanecí]
[گذشته کامل: permanecido]
صرف فعل
1
ماندن
1.Voy a permanecer aquí mientras vas de compras.
1. تا تو به خرید میروی، من همینجا میمانم.
کلمات نزدیک
pauta
optar
obviamente
no obstante
mucho gusto
permitir
pesadilla
placentero
práctico
resultar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان