خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجازه دادن
[فعل]
permitir
/pˌɛɾmitˈiɾ/
فعل گذرا
[گذشته: permití]
[حال: permito]
[گذشته: permití]
[گذشته کامل: permitido]
صرف فعل
1
اجازه دادن
1.Mis padres no me permiten salir hasta tarde.
1. والدین من اجازه نمیدهند که تا دیروقت بیرون باشم.
کلمات نزدیک
permanecer
pauta
optar
obviamente
no obstante
pesadilla
placentero
práctico
resultar
retirar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان