خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تقاضا
[اسم]
la petición
/pˌetiθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: peticiones]
1
تقاضا
درخواست
1.Rogó a Dios que le concediera su petición y salvara a su hijo.
1. او خدا را عبادت کرد تا به درخواست او پاسخ و پسرش را نجات بدهد.
کلمات نزدیک
ganadero
agrícola
bienes
transacción
adquisición
promover
comercialización
drástico
expansión
energía renovable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان