Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بهبود بخشیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
promover
/pɾˌomoβˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: promoví]
[حال: promuevo]
[گذشته: promoví]
[گذشته کامل: promovido]
صرف فعل
1
بهبود بخشیدن
ترویج دادن
1.La campaña promovió la concienciación sobre cuestiones medioambientales.
1. آن پویش، آگاهی از معضلات زیستمحیطی را ترویج داد.
کلمات نزدیک
petición
ganadero
agrícola
bienes
transacción
comercialización
drástico
expansión
energía renovable
misión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان