خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موچین
2 . گازانبر
[اسم]
las pinzas
/pˈinθas/
قابل شمارش
جمع مونث
1
موچین
1.¿Dónde están las pinzas? Me quiero hacer las cejas.
1. موچین کجاست؟ میخواهم ابروهایم را درست کنم.
2
گازانبر
1.El carpintero quitó la llave rota de la cerradura con las pinzas.
1. نجار کلید شکسته را با گازانبر از قفل بیرون کشید.
کلمات نزدیک
quitaesmaltes
tónico facial
lápiz de cejas
lápiz de ojos
sombra de ojos
brillo de labios
corrector
polvos
borla
factura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان