1 . پیست (اسکی و...) 2 . سرنخ
[اسم]

la pista

/pˈista/
قابل شمارش مونث
[جمع: pistas]

1 پیست (اسکی و...) زمین

  • 1.He reservado una pista para jugar al tenis contigo el lunes.
    1. من یک پیست رزرو کرده‌ام تا دوشنبه با تو تنیس بازی کنم.

2 سرنخ

  • 1.El inspector encontró una pista en la escena del crimen.
    1. معاون در صحنه جرم یک سرنخ پیدا کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان