خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیتزا
[اسم]
la pizza
/pˈitsa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: pizzas]
1
پیتزا
1.Esta noche es perfecta para pedir pizza y ver una película.
1. امشب برای سفارش پیتزا و دیدن فیلم عالی است.
کلمات نزدیک
bufé
propina
menú
comida de la calle
marisco
espagueti
mostaza
barbacoa
filete
pollo asado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان