خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوشایند
[صفت]
placentero
/plˌaθɛntˈɛɾɔ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: placentera]
[جمع مونث: placenteras]
[جمع مذکر: placenteros]
1
خوشایند
دلپذیر، مطلوب
1.Me dieron un masaje muy placentero después de un día de mucho trabajo.
1. بعد از یک روز بسیار پرکار یک ماساژ بسیار دلپذیر گرفتم.
کلمات نزدیک
pesadilla
permitir
permanecer
pauta
optar
práctico
resultar
retirar
reunir
revisar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان