خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پنکیک آرایشی
[اسم]
los polvos
/pˈɔlβos/
قابل شمارش
جمع
1
پنکیک آرایشی
1.Normalmente uso este polvo de cara para fijar la base.
1. من معمولاً از پنکیک استفاده میکنم تا کرمپودرم را فیکس کنم.
کلمات نزدیک
corrector
brillo de labios
pinzas
quitaesmaltes
tónico facial
borla
factura
caja registradora
cesta
mercado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان