خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پروتئین
[اسم]
la proteína
/pɾˌoteˈina/
قابل شمارش
مونث
[جمع: proteínas]
1
پروتئین
1.La quinoa es una excelente fuente de proteína.
1. کینوآ منبع خوبی برای پروتئین است.
کلمات نزدیک
plato preparado
pedir
pechuga de pollo
pan integral
nutritivo
rebozado
rehogar
rehogado
fatal
sabor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان