خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حفاظت
[اسم]
la protección
/pɾˌotekθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: protecciones]
1
حفاظت
محافظت
1.En esos momentos, la ciudad se encontraba bajo la protección del rey.
1. در آن زمان شهر تحت محافظت پادشاه بود.
کلمات نزدیک
gestión
renta
deudor
inmueble
arrendamiento
posesión
alternativa
adquirir
opción
posibilidad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان