خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محتاط
[صفت]
prudente
/pɾuðˈɛnte/
قابل مقایسه
[حالت مونث: prudente]
[جمع مونث: prudentes]
[جمع مذکر: prudentes]
1
محتاط
1.Después de divorciarse, mi padre es más prudente en sus relaciones románticas.
1. پدرم بعد از طلاق بسیار در روابط رمانتیکش محتاط است.
کلمات نزدیک
pesimista
ordenado
optimista
maduro
sensible
reservado
opinar
bajito
bigote
llevar bigote
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان