[صفت]

ordenado

/ˌɔɾðenˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: ordenada] [جمع مونث: ordenadas] [جمع مذکر: ordenados]

1 منظم مرتب

  • 1.Mi padre es muy ordenado y sigue una rutina que no ha cambiado en años.
    1. پدرم بسیار منظم است و روتینی را انجام می‌دهد که سال‌ها تغییرش نداده‌است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان