خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بندرگاه
[اسم]
el puerto
/pwˈɛɾto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: puertos]
1
بندرگاه
1.Los barcos llegaron al puerto esta mañana, cargados de peces.
1. امروز صبح قایقها پر از ماهی به بندرگاه رسیدند.
کلمات نزدیک
pista de aterrizaje
salida
llegada
aduana
torre de control
contenedor
buque portacontenedores
yate
transbordador
ancla
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان