خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کند کردن
[فعل]
ralentizar
/rˌalɛntiθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: ralenticé]
[حال: ralentizo]
[گذشته: ralenticé]
[گذشته کامل: ralentizado]
صرف فعل
1
کند کردن
1.Los problemas técnicos están ralentizando el desarrollo de la versión nueva de nuestra app.
1. مشکلات فنی روند توسعه نسخه جدید برنامه ما را کند میکند.
کلمات نزدیک
indiscriminado
mundial
desarrollo
absorber
acuerdo
ecológico
periferia
símbolo químico
elemento
fórmula
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان