خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طلب کردن
[فعل]
reclamar
/rˌeklamˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: reclamé]
[حال: reclamo]
[گذشته: reclamé]
[گذشته کامل: reclamado]
صرف فعل
1
طلب کردن
تقاضا کردن، مطالبه کردن
1.Sara reclamó su herencia cuando murió su padre.
1. وقتی که پدر سارا مرد، او ارثیهاش را مطالبه کرد.
کلمات نزدیک
conclusión
enciclopedia
tema
deducir
nombrar
síntesis
subrayar
estudioso
esquema
tiempo parcial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان