خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قبول کردن
[فعل]
reconocer
/rˌekonoθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: reconocí]
[حال: reconozco]
[گذشته: reconocí]
[گذشته کامل: reconocido]
صرف فعل
1
قبول کردن
اعتراف کردن
1.Mi padre reconoció que se había equivocado.
1. پدرم قبول کرد که اشتباه کرده بود.
کلمات نزدیک
progresar
doña
lío
valor
apariencia
atrever
ofender
inclinación
grafología
escritura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان