خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پناهگاه
[اسم]
el refugio
/refˈuxjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: refugios]
1
پناهگاه
سرپناه
1.Las bombas caían a nuestro alrededor mientras corríamos hacia el refugio.
1. هنگامی که ما بهطرف پناهگاه میدویدیم، بمبها در اطرافمان سقوط میکردند.
کلمات نزدیک
polluelo
nave
maravilloso
maquinaria
lunático
silvestre
sistema solar
tercer mundo
diseñar
enfermar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان