خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تفت دادن
[فعل]
rehogar
/rˌeoɣˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: rehogué]
[حال: rehogo]
[گذشته: rehogué]
[گذشته کامل: rehogado]
صرف فعل
1
تفت دادن
1.Pica las cebollas y rehógalas a fuego bajo.
1. پیازها را خرد کن و با شعله کم آنها را تفت بده.
کلمات نزدیک
rebozado
proteína
plato preparado
pedir
pechuga de pollo
rehogado
fatal
sabor
salchichón
sazonar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان