خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عفو کردن
[فعل]
remitir
/rˌemitˈiɾ/
فعل گذرا
[گذشته: remití]
[حال: remito]
[گذشته: remití]
[گذشته کامل: remitido]
صرف فعل
1
عفو کردن
بخشیدن
1.Esta mujer cree que si su arrepentimiento es verdadero, Dios va a remitir sus pecados.
1. این زن فکر میکند که اگر پشیمانیاش حقیقی باشد، خداوند گناهانش را خواهد بخشید.
کلمات نزدیک
independencia
gobierno
poder judicial
legislativo
separación de poderes
magistrado
mercancía
expositor
distribución
una barbaridad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان