خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استراحت
[اسم]
el reposo
/repˈoso/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
استراحت
مترادف و متضاد
descanso
1.La fisioterapia y el reposo son comúnmente recomendados después de someterse a una cirugía de rodilla.
1. معمولاً پس از جراحی زانو، فیزیوتراپی و استراحت تجویز میشود.
کلمات نزدیک
reducir
recomendación
peso
orientar
obesidad
sano
sobrepeso
solución
tontería
traducir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان