1 . سرماخوردگی
[اسم]

el resfriado

/rˌesfɾiˈaðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: resfriados]

1 سرماخوردگی

  • 1.Fui al médico para que me recetara algo para el resfriado.
    1. به دکتر رفتم تا برای سرماخوردگی چیزی برایم تجویز کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان