خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قافیه داشتن
[فعل]
rimar
/rimˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: rimé]
[حال: rimo]
[گذشته: rimé]
[گذشته کامل: rimado]
صرف فعل
1
قافیه داشتن
1.Este verso no rima con los demás y por eso el poema suena raro.
1. این بیت با بقیه قافیه ندارد و برای همین شعر عجیب بهنظر میرسد.
کلمات نزدیک
crear
dialogar
escenificación
actuación
monologar
recitación
modernismo
materialización
tradición
precedente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان