خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرقت
[اسم]
el robo
/rˈoβo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: robos]
1
سرقت
دزدی
1.Mario admitió haber participado en el robo al banco.
1. "ماریو" اعتراف کرد که در سرقت از بانک شرکت کرده بود.
کلمات نزدیک
juzgar
juzgado
juicio
insulto
legal
secuestrar
secuestro
sentencia
condenado
sospechar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان