خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لباس
[اسم]
la ropa
/rˈopa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
لباس
1.Necesito comprar ropa nueva para el viaje.
1. باید برای سفر لباس جدید بخرم.
کلمات نزدیک
crocodrilo
pájaro
insecto
animal
naturaleza
short
piyama
sudadera
ropa interior
carrera
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان