خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میدان
[اسم]
la rotonda
/rotˈɔnda/
قابل شمارش
مونث
[جمع: rotondas]
1
میدان
1.Los vehículos que circulan por la rotonda tienen prioridad de paso.
1. اتومبیلهایی که در میدان در حال دورزدن هستند، حق تقدم دارند.
کلمات نزدیک
límite de velocidad
paso de peatones
calle de dirección única
paso inferior
paso elevado
parquímetro
lavado de coches
acera
hora punta
luz de la calle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان