خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتاق نشیمن
2 . سالن
[اسم]
el salón
/salˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: salones]
1
اتاق نشیمن
هال
1.Mi abuela solo nos dejaba jugar en el salón cuando afuera estaba lloviendo.
1. وقتی که بیرون باران میبارید، مادربزرگم فقط به ما اجازه میداد که در اتاق نشیمن بازی کنیم.
2
سالن
تالار
1.La recepción se celebró en el salón del hotel.
1. مهمانی در تالار هتل برگزار شد.
کلمات نزدیک
rural
ruido
peligroso
parecer
nordeste
secadora
turístico
zona
amo de casa
barbudo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان