خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سینما
[اسم]
la sala de cine
/sˈala ðe θˈine/
قابل شمارش
مونث
[جمع: salas de cine]
1
سینما
سالن سینما
1.Hay una sala de cine para niños donde pueden jugar antes de que empiece la película.
1. یک سینما برای بچهها وجود دارد که در آنجا میتوانند قبل از اینکه فیلم شروع بشود، بازی کنند.
کلمات نزدیک
proyectar
película subtitulada
película romántica
película policíaca
película muda
subtítulo
vídeo
arrogante
conservador
extrovertido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان