خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشت ماهی سالمون
[اسم]
el salmón
/salmˈɔn/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
گوشت ماهی سالمون
1.Esta noche vamos a cenar con un salmón a la parrilla.
1. امشب شام سالمون گریلشده خواهیم خورد.
کلمات نزدیک
carne picada
carne magra
ternera
carne de caza
salami
atún
sardina
espina
lechuga
patata
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان