خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نجات دادن
[فعل]
salvar
/salβˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: salvé]
[حال: salvo]
[گذشته: salvé]
[گذشته کامل: salvado,salvo]
صرف فعل
1
نجات دادن
1.El bombero logró salvar a varios niños atrapados entre los escombros.
1. آتشنشان موفق شد چندین کودک را که در زیر آوار گرفتار شده بودند، نجات دهد.
کلمات نزدیک
favor
permiso
institución
antiguo
autostop
en público
pescar
pisar
ilustración
fotocopiar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان