1 . خون
[اسم]

la sangre

/sˈaŋɡɾe/
غیرقابل شمارش مونث

1 خون

  • 1.Tras el accidente, había manchas de sangre en la carretera.
    1. بعد از تصادف لکه‌های خون روی جاده به جا مانده بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان