خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امنیت
[اسم]
la seguridad
/sˌeɣuɾiðˈad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: seguridades]
1
امنیت
امنیتی
1.Se requiere que todos los pasajeros tomen estas medidas de seguridad.
1. از تمام مسافرها خواسته میشود که این اقدامات امنیتی را رعایت کنند.
کلمات نزدیک
revisor
retraso
recoger el equipaje
embarque
instrucciones
tarjeta de embarque
tripulación
rapidez
darse miedo
consumir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان