خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواست کردن
[فعل]
solicitar
/sˌoliθitˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: solicité]
[حال: solicito]
[گذشته: solicité]
[گذشته کامل: solicitado]
صرف فعل
1
درخواست کردن
تقاضا کردن
مترادف و متضاد
pedir
1.La policía solicitó al testigo que identificara al sospechoso.
1. پلیس از شاهد درخواست کرد که مظنون را شناسایی کند.
کلمات نزدیک
roncar
residencia
requerir
relevante
rascar
teñirse el pelo
tintorería
traducción
triple
un antes y un después
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان