خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جایگزین کردن
[فعل]
sustituir
/sˌustitwˈiɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: sustituí]
[حال: sustituyo]
[گذشته: sustituí]
[گذشته کامل: sustituido]
صرف فعل
1
جایگزین کردن
1.Cuando hago pan, siempre sustituyo el azúcar por miel.
1. وقتی نان درست میکنم، همیشه عسل را جایگزین شکر میکنم.
کلمات نزدیک
suspender
súper
sin lugar a dudas
similitud
salmantino
tremendo
ubicación
una pasada
un montón
valorar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان