خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیمهوقت
[عبارت]
tiempo parcial
/tjˈempo paɾθjˈal/
1
نیمهوقت
پارهوقت
1.Desde que nació mi hijo, solo hago tiempo parcial.
1. از وقتی پسرم به دنیا آمده، فقط نیمهوقت کار میکنم.
کلمات نزدیک
esquema
estudioso
subrayar
síntesis
reclamar
indefinido
citar
entrevista de trabajo
solicitud de empleo
datos personales
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان