خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چادر
2 . مغازه
[اسم]
la tienda
/tjˈɛnda/
قابل شمارش
مونث
[جمع: tiendas]
1
چادر
1.Esta tienda es muy fácil de montar y caben cuatro personas.
1. برپاکردن این چادر بسیار آسان است و چهار نفر در آن جا میشوند.
2
مغازه
فروشگاه
1.La tienda estaba cerrada cuando llegamos.
1. وقتی که رسیدیم، مغازه بسته بود.
کلمات نزدیک
pasaporte
hotel
equipaje
nachos
rodajas de patatas
saco de dormir
mochila
invitado
vestíbulo
habitación individual
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان