خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یادداشت کردن
[عبارت]
tomar nota
/tomˈaɾ nˈota/
1
یادداشت کردن
یادداشت برداشتن
1.Tomé nota de lo que dijo el profesor.
1. من از چیزی که استاد گفت، یادداشت برداشتم.
کلمات نزدیک
segundo plato
primer plato
plato del día
pincho de tortilla
pedir la cuenta
bien hecho
un tarro de mermelada
verdulería
una barra de pan
una bolsa de naranjas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان