خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنتی
[صفت]
tradicional
/tɾˌaðiθjonˈal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: tradicional]
[جمع مونث: tradicionales]
[جمع مذکر: tradicionales]
1
سنتی
1.Las legumbres son un ingrediente básico de la cocina tradicional española.
1. حبوبات یکی از مواد اولیه اساسی در غذاهای سنتی اسپانیایی است.
کلمات نزدیک
típico
fiesta de disfraces
envolver
brindis
bodas de plata
invitación
invitar
misa
obsequio
viaje de novios
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان