خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندلی تاشو
[اسم]
la tumbona
/tumbˈona/
قابل شمارش
مونث
[جمع: tumbonas]
1
صندلی تاشو
1.Hay que llevarnos las tumbonas al parque para sentarnos ahí a leer.
1. باید صندلیهای تاشویمان را به پارک ببریم تا آنجا بنشینیم و مطالعه کنیم.
کلمات نزدیک
piscina
valla
sierra
hacha
vecino
buzón
estanque
cobertizo
cama de flores
cortacésped
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان