[اسم]

el cortacésped

/kˈɔɾtaθˈɛsped/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Cortacéspedes]

1 ماشین چمن‌زنی چمن‌زن

  • 1.Me encanta el olor de la hierba después de cortarla con el cortacésped.
    1. من عاشق بوی چمن هستم، بعد از اینکه با چمن‌زن کوتاه می‌شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان